گزارش برگزاری اولین همایش کوهپیمائی استان البرز 93/2/12

معرفی شهرستان اشتهارد :

اشتهارد یکی از شهرستانهای استان البرز است. این شهرستان دارای 2 بخش می باشد که شامل:

الف) بخش مرکزی به مرکزیت شهر اشتهارد که متشکل ازدهستانهای ایپک و صحت  آباد می باشد.

ب) بخش پلنگ آباد به مرکزیت روستای پلنگ آباد شامل دهستانهای جارو و پلنگ آباد می باشد.اشتهارد شهری خشک و کویری با تابستانهای گرم و خشک و زمستان های نسبتاً سرد است.

در 63 کیلومتری‌ جنوب‌ غربى‌ کرج‌ و در مسیر کرج‌ به‌ بویین‌ زهرا قرار دارد.که  از شمال‌ به‌ ساوجبلاغ‌ (ارتفاعات «حلقه‌دره» و محدوده شهرستان نظرآباد)، از جنوب‌ به‌ بخش‌ زرند از توابع‌ شهرستان‌ ساوه‌ (ارتفاعات «قزل‌باش» و محدوده شهر ملارد)، از خاور به‌ شهریار و بخش‌ مرکزی‌ کرج‌ (رودخانه شور و محدوده شهر کرج)  و از باختر به‌ بویین‌ زهرا محدود مى‌شود.

وجه تسمیه نام اشتهارد: به نظر می‌رسد نام اشتهارد از دو بخش «اشته» و «ارد» تشکیل شده است. در زبان مردم اشتهارد، اشت Eshta به معنای ایستادن می باشد و منظور در نام اشتهارد ایستگاه یا سکونتگاه است و ارد همان ارت (arta) در زبان پهلوی به معنای مقدس می باشد، بنابراین ترکیب دو واژه اشت و ارد می‌شود سکونتگاه مقدس. همچنین گفته می‌شود که نام اشتهارد در اصل «اشترده» بوده که صورتی است از واژه «استرده» و «سترده» به معنی صاف و هموار و بی درخت. مردم اشتهارد بیشتر نام شهرشان را «اشتارد» تلفظ می‌کنند که معنی آن برای عموم مردم ناشناخته می‌باشد.

روستای جارو یکی از روستاهای استان البرز واقع در ۱۵ کیلومتری شهر اشتهارد قرار داردکه بوسیله یک  جاده فرعی ۵کیلومتری به سمت کوهستان واقع گردیده که از نظر آب هوا و سرسبزی جزو بهترین روستاهای بخش میباشد. روستای جارو دارای پیشینه بسیار قدیمی است که در آن قبرستان زردتشتیان و کوه شاه مردان و دیگر آثار  قدیمی دیگر است  نام این روستا ابتدا لویزان بوده ولی بدلیل اینکه در گذشته راهزنان زیادی به این روستا حمله کرده و اموال مردم را غارت می کردند. مردم روستا تصمیم به نابودی راهزنان گرفتند و با طرح نقشه به آنان حمله کرده از آن  زمان به بعد به خاطر این قضیه به اهالی مهاجمان می گفتند  و مهاجمان به زبان محلی یعنی جاران که پس از مرور زمان به جارو تبدیل شده است .

روستای جارو دارای ۱۷۵ نفر خانواده و جمعیت بالغ بر ۸۰۰ نفر است. زبان مردم روستا تاتی است که همه مردم روستا به زبان تاتی یا اشتهاردی با هم صحبت می کنند . شغل مردم روستا در زمانهای قدیم سفالگری بود که به مرور زمان منسوخ و از بین رفته ولی اکثر مردمان در طی  ۳ تا ۴ سال پیش مشغول به کشاوزی، دامداری، مرغداری و ساخت آجر دستی بوسیله کوره های آجر پزی بودند ولی متاسفانه امروزه عمده مردم بدلیل عدم صرفه اقتصادی و کمبود آب و دیگر عوامل به شهرکهای صنعتی در مجاور روستا رو آورده اند.

روستای جارو دارای پیشینه بسیار قدیمی است که در آن قبرستان زردتشتیان و کوه شاه مردان و دیگر آثار  بین بردند.

ارتفاع روستا: 1420 متر . ارتفاع قله :2137 

مسیرهای دسترسی: جهت دسترسی به این روستا از سه مسیر میتوان استفاده کرد :

      1-    کرج به سمت محمد آباد و ماهدشت - انتهای ماهدشت بعد از گذشتن از کنار پل هوائی  و عبور از روستای پلنگ آباد از اولین دور برگردان دور زده  و بعد وارد  جاده فرعی وآسفالته روستای جارو می شویم که بر ابتدای آن تابلو نصب شده است.

      2-    کرج – 45 متری گلشهر بسمت مهرشهر – ماهدشت  - ادامه مسیر ردیف 1و روستای جارو

      3-    نظر آباد -  مصطفی آباد – خرم آباد- ضلع غربی نجم آباد – اشتهارد - روستای جارو

گزارش برنامه :

اولین همایش کوهپیمائی استان البرز در سال 93 به مناسبت گرامیداشت هفته شوراهای اسلامی ، کارگر و معلم با حضور رئیس شورای اسلامی شهر اشتهارد «جناب آقای شمس اله نوری» ، دهیار روستای جارو «جناب آقای محمد خدایار» ، مسئول هیئت کوهنوردی اشتهارد «جناب آقای سبحانی» ، رئیس هیئت کوهنوردی استان البرز  «جناب آقای خزائی»

معاونت اداره حفاظت محیط زیست استان البرز «جناب مهندس لشگری» ، رئیس اداره محیط زیست اشتهارد «جناب آقای ناصری» و بیش از 200 نفر از کوهنوردان و خانواده های علاقمند ، روز جمعه مورخ 93/02/12 در شهرستان اشتهارد ، روستای جارو ، برگزار گردید.

همایش با خیرمقدم به شرکت کنندگان و تشکر از دست اندرکاران برگزاری مراسم ، توسط مسئولین ، آغاز و در ادامه آقای یونس رضاخانی دبیر هیئت کوهنوردی استان البرز ، ضمن تشریح هدف از اجرای این برنامه ، عنوان کردند : برگزاری اینگونه همایش ها موجبات آشنایی هر چه بیشتر کوهنوردان و اطلاع از فعالیتها ، توانائی ها و جاذبه های کوهنوردی استان خواهد شد .

سپس با اهداء لوح تقدیر و هدایائی به رسم یادبود از مسئولین شهرستان اشتهارد و اهالی روستای جارو که در برگزاری هر چه بهتر این مراسم همکار ی داشتند تشکر بعمل آمد .پس از اجرای موسیقی محلی ، کوهپیمائی به سمت قله جارو آغاز گردید .نهایتا با آش محلی که توسط اهالی روستای جارو تهیه شده بود از میهمانان پذیرائی گردید و ساعت 15 اولین همایش کوهپیمائی استان البرز به اتمام رسید تا همایشی دیگر که در نظر است دوم خرداد ماه سال جاری به میزبانی شهرستانی دیگر ( متعاقبا از همین پایگاه اعلام خواهد شد ) برگزار گردد .

به نقل از سایت هیئت کوهنوردی و صعودهای ورزشی استان البرز : http://www.alborz-ma.ir

در ضمن در این صعود فصلی مشترک باشگاه کوهنوردی پیام همراه با 45 نفر از اعضای باشگاه و با سرپرستی آقای سیفی با هدف ترغیب روحیۀ همکاری و همدلی ، آشنایی بیشتر با دیگر تیم ها و باشگاه ها ، تبادل اطلاعات و نقطه نظرات ، ارتقای سطح فنی و کیفی فعالیت ها در این برنامه حضور داشتند.

گزارش برنامه صعود به قله خوراسان کوه ( اولین اردوی پیش نیاز صعود به 4 جبهه قله دماوند در 3 روز بدون بارگذاری) 93/2/5

5اردیبهشت 1393

پیش نیاز اول صعود به چهار جبهه قله دماوند در 3 روز بدون بارگذاری

سرپرست برنامه :بابک دکترزاده
مربی برنامه :نسرین صابری
تهیه گزارش : مرجان حیدرزاده
شرکت کنندگان : خانمها : نسرین صابری (مربی) - فاطمه مومنی(از اعضای خانه کوهنوردان نظرآباد)- مرجان حیدرزاده (از اعضای باشگاه کوهنوردی پیام)
 آقایان : بابک دکترزاده (سرپرست) - مهدی عباسی - شاهین شا لچی- جواد نجفی - امیر عارفی
هزینه برنامه : 20000 تومان
 پشتیبان برنامه : فیروزه مالمیر

روستای فشند در دامنهٔ رشته کوه البرز قرار دارد، که منطقهٔ طالقان در شمال این کوه‌ها و در حد فاصل روستا تا جلگهٔ مازندران قرار دارد. فشند از سمت غرب با روستای خور و روستای سیفتارک، از سمت شرق با روستای آردهه، کوشک زر و سیفستان و از جنوب با ینگی امام و هشتگرد همسایه‌است.

خوراسان کوه در غرب البرز غربی با ارتفاع 3150 متر واقع شده است. مبدأ صعود روستای فشند است که در فاصله 13 کیلومتری شمال هشتگرد واقع شده است. قله خوراسان کوه از سه نقطه ولیان، طالقان و فشند قابل دستیابی است. نام اصلی قله خوراسان کوه است که به معنی "طلوع خورشید" می باشد. ارتفاع انتهای روستا 1870 متر است.از شرق قله های ناز و کهار با خط الرأسی به ترتیب شامل قله های ایوانک، شاه کرم، اودِل، گزانه یورک به خوراسان کوه می رسد. از غرب زرچگانی، قلعه ارژنگ، کُمانچی (آسمان کوه)، پیغمبر کوه و در نهایت قزوین قرار دارد. از روی قله در جهت شمال قله معروف شاه البرز و سات دیده می شود و در جهت شمال و شمال شرق قله علم کوه دیده می شود.

روز جمعه 5/2/93 برنامه را از سه راه گوهر دشت با لندروور بعد از پیوستن دوستان آغاز کردیم. ساعت 5 از سه راه گوهردشت  به سمت شهر جدید هشتگرد حرکت کردیم. در میدان ورودی شهر جدید با پیوستن دو تن از همنوردانمان در ساعت 5:35 به سمت روستای فشند ادامه مسیر دادیم.. از خیابان اصلی، میدان مادر، خیابان خلیج فارس شمالی گذر کردیم. تابلوهای راهنما به سمت فشند، در مسیر نصب شده است. و پس از عبور از روستای فشند به دامنه کوه رسیدیم. بعد از آماده شدن افراد از مسیری که از قبل از روی گوگل ارت گرفته شده و روی جی پی اس ریخته شده بود از روی یال غربی روستا در جهت شمال و شمال شرق حرکت را شروع کردیم. بعد از رسیدن به مکانی مناسب جهت معرفی افراد و آشنایی بیشتر گرد هم آمدیم . افراد یک به یک خود را معرفی کرده و تاریخچه ای از فعالیت های خود را شرح دادند. سپس خانم نسرین صابری که از قبل به عنوان مربی تیم معرفی شده بودند به صحبت پرداختند و بعد از انجام حرکت کششی توسط آقای مهدی عباسی حرکت اولیه خود را ساعت 6:40 به سمت یال غربی روستا شروع کردیم. بعد از حرکتی آرام و پیوسته با کوله 16 کیلویی که جهت تست قدرت افراد حمل می شد در ساعت 7:35 جهت صبحانه اتراقی نیم ساعته داشتیم.

در طول مسیر بعد از هر 1 ساعت 10 دقیقه با نظر سرپرست تیم استراحت داشتیم. که در این خلال آموزش هایی نیز توسط سرپرست و مربی تیم ارائه می شد. از جمله نحوه گام برداری در شیب با کوله های سنگین، نحوه گرفتن و تنظیم باتون در شیب های مختلف، نحوه نفس گیری و ...
بعد از صرف صبحانه و 2 استراحت بعد از آن بر روی خط الراس منتهی به قله سوار شدیم و مسیر را از روی خط الراس  به سمت شرق ادامه  دادیم.
در ساعت 13:40 قبل از رسیدن به قله برای بارگیری بیشتر توقفی 1 ساعته برای نهار و کمی استراحت داشتیم. سپس ساعت 14:40 حرکت آخر را به سمت قله شروع کردیم که بعد از یک کوهپیمایی طولانی در ساعت 15:25 بر فراز قله خوراسان کوه بودیم. بعد از گرفتن عکس های یادگاری از یال اصلی منتهی به سمت پایین در جهت جنوب و جنوب غربی سرازیر شدیم. که البته در مسیر برگشت برای جلوگیری از آسیب مفاصل و پیشگیری از هر نوع خطری بطری هایی آبی که از قبل برای سنگین تر کردن کوله ها در کوله هایمان تعبیه شده بود روی قله خالی شد و با کوله ای بسیار سبک به پایین سرازیر شدیم. آموزش های اصلی و تئوریکی را بیشتر در مسیر برگشت داشتیم که با حضور همنوردان به صورت مشارکتی این بحث ها ادامه پیدا کرد. که در خلال استراحتی که تیم هنگام بازگشت داشت که برای ریکاوری هم بسیار مناسب بود، مربی تیم آموزش های لازم را ارائه می دادند. در مسیر بازگشت 3 کلاس تئوریکی شامل : 1- انواع پوشاک کوهنوردی- معرفی لایه های تشکیل دهنده لباس های بیس، پلار، گورتکس- چگونگی تنفس پوشاک- چگونگی استفاده و محافظت و شستشوی پوشاک-  2- تغذیه در کوهستان و ارتفاع – نوع بسته بندی مواد غذایی و جاگذاری این مواد در کوله پشتی- نوع مدیریت در استفاده از مواد غذایی که همگی تجربیات مربی و سرپرست برنامه از برنامه های قبلی اجرا شده بود.  3- کوله چینی در برنامه های بلند- چگونگی حمل کوله- نظافت کوله- چگونگی برقراری کوله در زمان های استراحت-  برگزار گردید.
در انتها بعد از 13 ساعت کوهیپیمایی در مسیر هایی متفاوت ساعت 19:50 در ابتدای مسیر بودیم. و بعد از صحبت هایی توسط آقای دکتر زاده و خانم صابری به سمت خانه حرکت کردیم.

کل مسافت پیمایش: 21.837 کیلومتر

متوسط سرعت : 2 کیلومتر بر ساعت

به نقل از سایت گروه کوهنوردی آسمان البرز :http://www.aseman-alborz.com

برای دریاچه‌ی ارومیه نسخه های گران‌قیمت نپیچیم

فاطمه ظفرنژاد*- روزنامه‌ی ایران

احیای دریاچه ارومیه از لحظه آغاز به کار دولت یازدهم به یکی از اولویت های نخست مدیریت اجرایی کشور تبدیل شد. با اینکه برخی از کارشناسان به طور کلی نجات دریاچه را غیرممکن ارزیابی می کردند و گاه صحبت از این بود که باید باقی مانده دریاچه را هم خشکاند و با جمع آوری نمک صنعتی و مواد معدنی بستر آن را به پارک ملی ارومیه تبدیل کرد، دولت و سازمان حفاظت محیط زیست کمر همت به احیای دریاچه بست و نخستین گام نیز تشکیل «کارگروه نجات دریاچه ارومیه» بود. راهبری این کارگروه ویژه نیز عیسی کلانتری وزیر کشاورزی دولت اصلاحات و تحصیلکرده کشاورزی دانشگاه ارومیه است که به طور مستقیم زیر نظر رئیس جمهوری فعالیت دارد تا جنبه های فرابخشی و فرا وزارتی کارگروه حفظ شود. با این همه هنوز بسیاری از پژوهشگران حوزه آب به ساختار کارگروه، برنامه ها یا اساساً امکان پذیر بودن احیای دریاچه ارومیه به دیده تردید می نگرند. اگرچه عیسی کلانتری در تازه ترین خبرها نیز اعلام کرد: بسته پیشنهادی احیای دریاچه ارومیه خردادماه سال جاری تقدیم دولت می شود و هنوز عملاً چیزی برای نقد روی میز نیست، روزنامه ایران از تضارب آرا و درج دیدگاه های کارشناسان و منتقدان استقبال می کند. نوشته پیش رو نیز به قلم فاطمه ظفرنژاد پژوهشگر آب و توسعه پایدار با همین رویکرد منتشر می شود.

تشکیل «کارگروه نجات دریاچه ارومیه»، از مصوبات نخستین نشست هیات وزیران در ۲۷ مرداد 1392 و خبری خوش برای همگان بود. در این جلسه مقرر شد کارگروه با مسئولیت وزارت نیرو، کشور، جهاد کشاورزی و رئیس سازمان محیط زیست و نیز نماینده معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی دولت تشکیل شود و ظرف دو ماه راهکارهای نجات دریاچه ارومیه را تدوین و برای تصمیم گیری نهایی به دولت ارائه دهد.

برگزاری نشست کارگروه در سازمان محیط زیست در 23 بهمن 92 پس از 6 ماه، و معرفی دبیر ملی اجرایی آن باز هم خبری خوش بود. معاون اول رئیس جمهوری در این نشست با اشاره به تدوین 19 طرح پیشنهادی در جلسات کارگروه تخصصی برای نجات دریاچه ارومیه تصریح کرد: وزارت نیرو و دبیرخانه می توانند طرحهایی را که قطعی است، هرچه زودتر وارد فاز اجرایی کنند و برای طرحهایی که نیازمند بازبینی و مطالعات جدید است، یک برنامه زمان بندی ارائه دهند.
در نشست کارگروه نجات در سازمان حفاظت محیط زیست در 7 اسفند 1392، با حضور رئیس سازمان و دبیر ملی کارگروه نجات، رئیس سازمان محیط زیست گفت که نجات دریاچه ارومیه موضوعی ملی و فراملی است و انتصاب دبیر کارگروه نجات نکته مثبتی است که به دلیل سابقه و نگاه خوب ایشان به محیط زیست و پرهیز از بخشی نگری انجام گرفته است.
وی گفت که با ژاپنی ها و سازمان جایکا هم گفت و گوهایی داشته است. معاون محیط زیست طبیعی سازمان، مدیریت غلط منابع آب را عامل مهم بحران دریاچه خواند و دبیر ملی کارگروه گفت که اولویت اول کار تامین آب برای دریاچه از حقابه ها و اولویت آخر انتقال حوضه ای است. اهمیت فرابخشی بودن مساله بدرستی از سوی رئیس سازمان محیط زیست اعلام شد اما ساختار وزارتی- دولتی کارگروه و نقش مهم وزارت نیرو به عنوان عامل خشکیدن دریاچه در مسئولیت راهبری کارگروه با این موضوع مغایر بود. خوشبختانه دبیر ملی کارگروه اعلام کرد که انتقال حوضه ای در اولویت آخر است اما حقیقت این است که کار در کارگروه های به اصطلاح تخصصی جداگانه وزارتی و سازمانی انجام می شود با همان جزئی نگری معمول. کارگروهی که در آن خبرگان مستقل آب و پیش بینی کنندگان خشکیدن دریاچه ارومیه و همچنین خبرگان بومی کشاورز و باغدار و عشایر حضور ندارند. با این حساب آیا کارگروه به نتیجه خواهد رسید. آیا نجات دریاچه ممکن خواهد شد؟
    
آسیب شناسی مشکلات دریاچه ارومیه

آسیب شناسی مشکلات دریاچه ارومیه نشان می دهد که بحران در پارک ملی ارومیه همانگونه که سالها پیش در دفتر فنی آب پیش بینی شده بود از مدیریت نادرست آب در 7- 6 دهه گذشته و تمرکز آن بر مدیریت سازه ای و سدسازی سرچشمه می گیرد. سدسازی افراطی حتی پس از پیدایش بحران در پارک ملی ارومیه علی رغم اعلام توقف آن، ادامه یافت.

در حوضه کوچک ارومیه 56 سد ساخته شده، 9 سد در دست ساخت و 39 سد در دست مطالعه است. سدسازی دریاچه را خشکاند همانگونه که دو رود مهم سیحون و جیحون با سدسازی خشکیدند و آرال بزرگترین دریاچه آب شیرین جهان خشکید. باید به این چند پرسش پاسخ داد:

تغییر معنی داری چنین آشکار که دریاچه به این بزرگی را بخشکاند چرا در آمار بارندگی کشور در 10 سال گذشته دیده نمی شود؟

چرا بررسیهای زمین شناختی نشان نمی دهد که در 200 هزار سال گذشته چنین پدیده ای رخ داده باشد؟

در فاصله کم از خشکیدن دریاچه ارومیه دو دریاچه وان در ترکیه و سوان در ارمنستان بنا بر عکسهای ماهواره ای نشانی از خشکیدن ندارند و سالم اند. بنابر طبیعت و شرایط اقلیمی مشترک چرا آن ها نخشکیده اند؟
کشاورزان و جوامع بومی نیز مورد اتهام دیوانسالاری آب کشور هستند چون آن ها هم وکیل مدافعی ندارند. می دانیم جریان یک رودخانه دو بخش دارد. بخش آشکار در بیرون زمین و بخش پنهان در زیرزمین که سفره ها را تغذیه می کند. ساخت سد هر دو جریان را مختل می کند. کشاورزی که حقابه اش ضایع شده و قناتش خشکیده چه کند؟
پیش از این دفاتر وزارت نیرو نامه هایی دریافت می کردند از کشاورزان با این مضمون که پس از ساخت سد در بالادست چاه و قناتشان خشکیده و انتظار رسیدگی داشتند از دستگاهی که خود عامل خشکیدن چاه و قناتشان بود. اگر تصمیم گیری با کشاورزان و خبرگان مولد بومی بود بنا به درک ماهوی از بوم شناختی منطقه هرگز نمی گذاشتند کار به چنین بحرانی بکشد.چرا تا پیش از سدسازی های مدیریت سازه ای آب در 6 دهه اخیر، چنین نشد. کشاورز این سرزمین در هزاران سال تجربه به گونه ای کشت و کار می کرد که سفره ها، رودها و دریاچه ها نخشکیدند. چرا در اسناد و ادبیات توسعه پایدار سازمان ملل بر نقش جوامع بومی و احیای دانش بومی این همه تاکید می شود؟ آیا در مرکز نشستن و برای کشاورز برنامه نوشتن بدون لمس حقیقی مسائل پیچیده آب و خاک و اقلیم طبعاً به چنین بحرانی نمی انجامد؟ آیا تصمیم گیری های متمرکز و از بالابه پایین علت فاجعه نیست؟

چرا اسناد توسعه پایدار بر تصمیم گیری بومی، محلی، کوچک تاکید می کند؟ آیا اگر برنامه های محلی و بومی بود مصرف آب در شهرها در مغایرت با مصرف صرفه جویانه فرهنگ ما تا چندین برابر دنیا افزایش می یافت؟ آیا برنامه ریزی محلی، نیاز را با تولید و مصرف و جمعیت را با توان بوم شناختی تنظیم نمی کرد؟

اگر توصیه خبرگانی چون استاد آهنگ کوثر از دانشگاه شیراز و طرح گربایگان او را جدی گرفته بودیم امروز با این همه رودخانه و دریاچه و تالاب خشکیده روبه رو بودیم؟ چرا اسناد توسعه پایدار این همه بر دانش بومی تاکید می ورزد؟
آیا صرفه جویی در مصرف آب بدون سدسازی و بدون فشار بر رودهای ورودی دریاچه پاسخگوی توسعه کشاورزی و افزایش جمعیت متعادل حوضه نبود؟
مدیریت نادرست آب در شش دهه به گونه ای جانبدارانه ساخت و ساز را در اولویت قرار داد و هشدار خبرگان و تحلیلگران را ندیده گرفت. پیش بینی ها درست از آب درآمد و دریاچه با کمال تاسف خشکید.
حالاطرح 19 ماده ای کارگروه نجات ارومیه نشان می دهد که ما داریم برای کسی که خودمان طناب گردنش انداخته ایم و به تشنج مرگ دچارش کرده ایم نسخه آزمایشات گوناگون و گرانقیمت می نویسیم؛ دستوراتی که هر کدام میلیاردها میلیارد هزینه دارد.
    
آسیب شناسی راهکارها و تصمیم ها

    1- طرح انتقال آب دریای خزر نشان می دهد که کارگروه درکی از بوم شناسی و شرایط اقلیمی، اجتماعی، حقوقی و ماهیت منابع طبیعی و زیست بوم ندارد یا ساختار نادرست آن اجازه نمی دهد سره و ناسره از هم جدا شود.
    2- امروز تقریباً همه می دانند که ساخت میانگذر روی ارومیه کاری پرهزینه و با اثرات ناسازگار بر بوم شناسی دریاچه بود و راه آهن پیرامون دریاچه ارزانتر و همچنین بدون پیامدهای بوم شناختی. اما بررسی این کار انجام شده دریاچه را پرآب و احیا می کند؟
    3- دریاچه ای که بیش از 30 میلیارد مترمکعب آب نیاز دارد آیا انتقال 500 میلیون مترمکعب از آب پاسخگوست؟
    4- استخراج و بهره برداری نمک و اجرای طرح های صنعتی با چه انگیزه ای مطرح می شود؟ آیا نوعی فرافکنی نیست؟
    5- انتقال آب به جزایر و تالاب های کنار دریاچه موضوعی است فرعی که بدون نجات دریاچه ناممکن است.
    6- برنامه مدیریت خطر خشکسالی برای مدیریت کدام خشکسالی است؟ عکسهای ماهواره ای سه دریاچه همجوار در ایران ترکیه و ارمنستان چیز دیگری نشان می دهند.
    آیا نقشه های مالکیتی(کاداستر) ربط مستقیم به نجات دریاچه دارد؟
    7- تکه تکه کردن دریاچه چه توجیهی دارد؟ لازم است دریچه سدها باز و درچند سال همه آن ها برچیده شود. بررسی جامع منابع و مصارف حوضه ضرورت روز است. توقف سدسازی (که تنها عامل خشکیدن دریاچه است) باید با برنامه دقیق مطالعات منابع و مصارف همراه شود و به برچیدن سدها برسد. این مساله ای است فرابخشی که وزارتخانه های کنونی با ساختار فعلی نمی توانند انجام دهند.
    
 اصلاح ساختار کارگروه نجات ارومیه

لغو ساختار وزارتی و لغو مسئولیت بالادستی وزارت نیرو بر کارگروه و احیای نگرش فرابخشی و فراجناحی، فراخوان خبرگان، فراخوان خبرگان بومی، تلفیق دستورات توسعه پایدار و راهکارهای آن و تنظیم برنامه بومی برپایه الگوی بومی و همسو با معاهده مبارزه با بیابانزایی، آسیب شناسی واعلام صریح علت خشکیدن دریاچه، بازبینی برنامه کارگروه و سازماندهی جامع نگر به جای تخصص های جزءنگر از جمله اقداماتی است که برای اصلاح ساختار کارگروه نجات دریاچه ارومیه لازم است.

 تجربه خشک شدن دریاچه آرال بسیاری از اتفاقاتی که رخ خواهد داد را قابل پیش بینی می کند. در منطقه آرال به دلیل غباری که از روی دریاچه خشک شده برمی خیزد بیش از نیمی از افرادی که در حوزه دریاچه زندگی می کنند یا سرطان دارند یا در مرحله پیش سرطان هستند.
آب آرال شیرین بود اما آب ارومیه شور است و نمک زیادی در بستر آن نهفته بنابراین توفان نمک باغ ها و کشتزارهای پیرامون را به بیابان شدن تهدید می کند. سمومی که سال ها از طریق زهاب کشاورزی وارد دریاچه آرال شده بود اکنون در هوا معلق هستند و در شیر مادران آن منطقه بیش از 13 نوع سم شیمیایی یافت شده است. اراضی کشاورزی دو استان مجاور ارومیه درخطرند بویژه آذربایجان شرقی زیرا مسیر باد از غرب به شرق است. وزش باد، نمک را روی شهرها و روستاهای منطقه می پراکند و کم کم خاک شور می شود و محصول کاهش می یابد. سلامت انسان های منطقه نیز به خطر می افتد.

اخبار دریافتی از "شیشاپانگما"

93/2/8

عظیم قیچی ساز فردا صبح به قصد هم‌هوایی ابتدا راهی کمپ یک شده و پس از برچیدن کمپ، به سوی کمپ دو (7000 متر) رفته و شب را در کمپ دو سپری خواهد کرد. 

93/2/7   

عظیم قیچی ساز امروز صبح که قصد عزیمت و هم‌هوایی به کمپ دو (7000 متر) را داشت، به دلیل باد شدید و نامساعد بودن شرایط پس از بارگذاری در کمپ یک به کمپ اصلی (5700 متر) بازگشت. وی خاطر نشان کرد "در منطقه شیشاپانگما بارش کم اما باد و سرما بسیار شدید است!"

93/2/6   

عظیم قیچی ساز طی تماس تلفنی اعلام کرد، امروز صبح با قصد عزیمت و هم‌هوایی به کمپ دو (7000 متر) تمام تجهیزات خود به وزن حدودا 18 کیلو جمع کرده و حرکت کردم. حدود 1 ساعت مانده به کمپ دو (بطور تقریبی به ارتفاع 6900 متر) با وزش بسیار شدید باد مواجه شدم و تصمیم به بازگشت و ماندن در کمپ یک را گرفتم. هم‌اکنون در کمپ یک هستم و اگر شرایط جوی اجازه دهد فردا مجددا به سمت کمپ دو حرکت خواهم کرد.

93/2/5   

عظیم قیچی ساز صبح امروز کمپ اصلی (5700 متر) را به قصد هم‌هوایی در کمپ‌های یک (6400 متر) و دو (7000 متر) ترک کرد. وی امشب را در کمپ یک به سر خواهد برد و در صورت مساعد بودن شرایط، فردا به سمت کمپ دو حرکت خواهد کرد.

Azim is Acclimatizing. Azim will stay at camp 1 tonight and tomorrow will go for camp 2 at 7000m.   

93/1/30  

عظیم قیچی ساز طی تماس تلفنی، پس از شنیدن حادثه تاسف بار بهمن در منطقه اورست ابراز ناراحتی و همدلی برای جانباختگان این حادثه کرد و برای بازماندگانشان آرزوی صبر و شکیبایی نمود. همچنین برای دکتر علیرضا بهپور که قصد صعود به قله اورست و مهدی قلی پور که قصد صعود به قله لوتسه را دارند، آرزوی سلامتی و موفقیت دارد.

قیچی ساز صبح امروز کمپ اصلی را ترک نمود و پس از 2 ساعت کوهپیمایی به ارتفاع 6000 متر رسید ، وی پس از بارگذاری به کمپ اصلی بازگشت.

93/1/27

عصر امروز عظیم قیچی ساز طی تماسی گفت: "روز گذشته به همراه دیگر اعضای تیم و خدمه کمپ به "کمپ پیشرفته" به ارتفاع 5700 متر رسیدم و چادرم را بر پا کردم."

93/1/25 

از جامعه کوهنوردی، دوستان، همنوردان و کوه نویسان گرامی که به اشکال مختلف در طی دو، سه هفته اخیر اینجانب را  به جهت اتمام  پروژه صعود چهارده قله  بالای هشت هزار متر مورد حمایت و لطف خود قرار دادند، کمال تشکر و سپاس را دارم. 

در حال حاضر در مسیر صعود قله شیشاپانگما، کوناهترین قله هشت هزار متری در خاک تبت هستم و قصد دارم در طی یک ماه آینده  برای صعود این قله تلاش کنم. 

شیشاپانگما (Shishapangma)  با 8013 متر ارتفاع بعنوان چهاردهمین قله 8000 متری و تنها 8000 متری مستقل در تبت شناخته می‌شود.  این قله در جنوب مرکزی تبت، در پنج کیلومتری مرز کشور نپال واقع شده است. در زبان تبتی به معنای " تاجی بر فراز دشتهای پوشیده از چمن" است. شیشاپانگما آخرین کوه 8000 متری صعود شده می‌باشد (بدلیل بسته بودن مرزهای تبت بر روی خارجیها، صعود به آن توسط دیگر کوهنوردان امکان پذیر نبود) در نهایت در سال 1964 این کوه توسط کوهنوردانی از چین از مسیر شمالی صعود شد. 

برای اولین بار، تیم ملی کوهنوردی ایران در بهار 1379 پس از فتح  قله چوآیو به شیشاپانگما رفت و سه عضو این تیم در هفتم خرداد موفق به فتح قله شدند.

لازم است به اطلاع دوستان برسانم که در روز جمعه پانزدهم فروردین به کاتماندو مرکز کشور نپال عزیمت نموده و پس از چند روز اقامت در این شهر و انجام امور اداری و گرفتن ویزای کشور تبت در روز چهارشنبه بیستم فروردین، به همراه یک تیم چهار نفره متشکل از دو کوهنورد از کشور آذربایجان  و یک کوهنورد آمریکایی از نپال خارج شده و در روز بیست و یکم فروردین وارد خاک تبت شدیم.

با عبور از شهرهای زانگمو، نیالام و تینگری، روز گذشته بیست و چهارم فروردین به کمپ اصلی چینی‌ها به ارتفاع 4900 متر رسیدیم و در حال حاضر در این کمپ مستقر هستیم و به امید خدا، فردا به سمت کمپ پیشرفته به ارتفاع 5700 متر کوهپیمایی را آغاز می‌کنیم

تاریخچه ای از دریاچه ارومیه

دریاچه ارومیه از نظر وسعت به عنوان بیستمین دریاچه بزرگ جهان با مساحتی حدود 483 هزار هکتاردر شمال غربی ایران یکی از مهمترین و با ارزش‌ترین اکوسیستم‌های آبی و بزرگترین دریاچه داخلی ایران است.این دریاچه و جزایر متعدد آن به لحاظ ویژگی‌های منحصر به فرد اکولوژیکی از سال 1346 به عنوان منطقه حفاظت شده و از سال 1349 به عنوان پارک ملی مورد حفاظت قرار گرفته است.این دریاچه از سال 1354 به عنوان ذخیره‌گاه بیوسفر در برنامه انسان و کره مسکون سازمان یونسکو معرفی و در آن ثبت شده است. در سال 1354 دریاچه ارومیه و تعدادی از دریاچه‌های آب شیرین جنوبی آن به علت دارا بودن معیارهای جهانی کنوانسیون حفاظت از تالابها (رامسر 1971) در لیست تالاب‌های کنوانسیون قرار گرفته است و هم اکنون به دلیل مشکلات زیست محیطی در لیست قرمز کنوانسیون رامسر و فهرست تالاب‌های در معرض تغییرات شدید اکولوژیکی قرار دارد.

گزارش برنامه صعود به ارتفاعات شاه نشین به مناسبت روز زمین پاک 93/2/5

پنج اردیبهشت روزی که برای احترام و سپاس گذاری از طبیعت، روز زمین پاک نام نهاده شده است .طبیعتی آموزنده و بی دریغ و بخشنده،  چنان که از هر دریچه که نگاه میکنی در برابر این همه مهربانی طبیعت  بیشتر   پی به بی مهری و ناسپاسی مردمان میبریم .طبیعتی گشاده دست،نه انتقام جو و نه کینه توز، آنچنان که در برابر همه ی ناملایمات بشر همیشه با آغوشی باز و مهربان تو را صمیمانه در خود دارد  و شاید  تا کنون هر چه کوشیده ایم ذره  ای هم از این همه مهر آنطور که بایست پاس نداشته ایم .به هر ترتیب در اینچنین روزی شایسته و بایسته است که همگی جمع شویم تا بر سر موضوعات و ناملایماتی که خواسته و ناخواسته یا گاه به جبر و نیاز و  ضرورت بر طبیعت و زمین روا میداریم به گفتگو بنشینیم. باشد اینچنین نباشد که بدون نگاه به چشم انداز پیش رو از طبیعت بهره مند باشیم که گاهی هرچند اندک هم شده زمین را نه برای پاسخ به نیازهایمان که طبیعت را برای طبیعت بهرمند و بهره ور  کنیم.

صبح روز جمعه روز زمین پاک، راس  ساعت سر قرار حاضر می شویم ، آرام آرام بقیه دوستان هم  می رسند مهم نیست آشنا یا غریبه، همین که تو را با کوله و لباس و در این شمایل میبینند با گامهایی پر شتاب تر و رویی گشاده از دور دستی تکان می دهند و آماده ی روزی  تازه و متفاوت می شوند .رفتن به ارتفاعات بلند یا کوهپیمایی و گلگشت فرقی نمی کند، همگی هدفی مشترک دارند و شیفته و دلباخته صعودی تازه .با این حال امروز مناسبت و برنامه ای خاص هم در پیش است و انگیزه ها کمی متفاوت. همه سر وقت و تا 6 صبح طبق برنامه ریزی حاضرند. اعضا باشگاه کوهنوردی پیام همراه عزیزان میهمان با هماهنگی هیئت کوهنوردی شهرستان و اداره حفاظت محیط زیست و دفتر نمایندگی انجمن ساوجبلاغ-طالقان-نظرآباد به مناسبت روز زمین پاک ضمن اجرای یک برنامه ی کوهپیمایی به ارتفاعات هیو(شاه نشین)، این برنامه را آغاز کردند. تا ساعت 6:20 به محل پارکینگ ماشینها میرسیم .به سرپرستی جناب آقای یونس رضاخانی و به سر قدمی جناب آقای سیفی مسیر را آغاز کردیم.نگاه که میکنی دشت پیش رو چشم اندازی سبز دارد. بهار است و فصل رویش همواره پیام آور بوده است و الهام بخش. طبیعت بهار اینگونه است و چه خوب که ما هم در این فصل، اندیشه ها را نو کنیم و پژمردگی ها و سردی ها را در اینچنین طبیعتی سبز به فراموشی بسپاریم .

با عبور از مسیر اولیه  قبل از رسیدن به نگهبانی به سمت ارتفاعات سر سبز شاه نشین تغییر مسیر می دهیم و بعد از حدود 2 ساعت از حرکت در ارتفاعات همگی دور هم جمع شدیم. همراه با استراحتی کوتاه دوست عزیز همنورد آقای جلیوری با صحبتهایی پیرامون کوه و کوهنوردی دانسته ها و تجربه هایشان را در اختیار دوستان گذاشتند . بعد از یک ربع استراحت ادامه مسیر را آغاز کردیم در طول مسیر  بخت یاری ما بود شاید، گله ی کوچکی اسب  در دامنه کوه منظری  زیبا  پیش روی همگی گذارده بود.

اندکی بعد به سمت چشمه  سرازیر شدیم و در ساعت 10،صبحانه را کنار چشمه همراه بقیه دوستان در پلنگ دره صرف کردیم. 10:15 دقیقه بود که به طرف امام زاده موسی برای اجرای برنامه زمین پاک حرکت کردیم و در آنجا ساعت 10 و نیم مورد استقبال رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان معاون اداره کل استان، دهیار هیو، هیئت امنای سیراب و سایر علاقه مندان حفظ محیط زیست قرار گرفتیم . ابتدا رئیس شورای اسلامی اسلامی شهرک هیو ضمن خیر مقدم در راستای حفظ و نگهداری منطقه سیراب دعوت به همکاری نمودند ،سپس آقای مهندس لشکری معاون مدیر کل استان در خصوص اهمیت حفاظت از محیط زیست و فلسفه ی روز زمین پاک صحبت هایی را بیان داشتند .

                                                            

در ادامه آقای یونس رضاخانی رئیس هیئت کوه نوردی شهرستان و دبیر هیئت کوهنوردی استان البرز و مسئول دفتر نمایندگی انجمن کوه نوردان ساوجبلاغ-طالقان-نظر آباد و ضمن تشکر از زحمات اهالی شهرک هیو ،هیئت امنای سیراب و شورای اسلامی ،به علت فراوانی رفت و آمد موتور سیکلت ها که مدتهاست در منطقه ی بکر سیراب اسباب ایجاد مزاحمت های صوتی ،ناراحتی در رفت و آمد کوه پیمایان و طبیعت گردان و خانواده ها و عزیزانی هستند که برای دوری از ازدحام شهری و آلودگی و سر و صدا های هر روزه با امید به اینکه روزی متفاوت را در سایه ارامش و زیبایی طبیعت آغاز کنند خواستار سامان دهی و درخواست رسیدگی به شرایط موجود ،جهت ایجاد فضایی امن ،به دور از سر و صدا و انباشت زباله ها ،نابودی پوشش گیاهی و ... در منط%